۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

چشم - هايش

براي چشمانت دعايي شايد ، آمرزشي ابدي سروده‌اي
بي هيچ واسطه‌اي
،تنها از دريچه‌ي آن مردمك‌ها - كه وسعت‌شان ، جهاني‌ست - الهامي جاودانه مي‌بخشي
به كهنه‌گي و اصالت آرزوهايمان، بي‌ واسطه، موجز، ب‍ُرّنده


تو را به دل‌نگراني‌هاي مشتركمان، مبند اين درياي زلال استقامت را
پيش از آن كه حديث‌ات جاودانه شود در سينه‌ی اين خاك قديمي
نگاهي شايد، دعايي، آمرزشي شايد. 

هیچ نظری موجود نیست: