چه خوب مي شد كه روزي روزگاري يك مهندسي ، دانشمندي ، پزشكي يا هر كسي وسيله اي مي ساخت براي اندازه گيري حجم ِ آغوش ما آدم هاي زميني . بعد يك شماره منحصر به فردي مي ساخت براي هر كداممان - گيرم مثل اثر انگشت - با يك شماره مخصوص ِ ديگر كه درست هماهنگ باشد با آغوشَت ، كه هر وقت خواستيم به بغل بكشيم كسي را ، يك چشممان به چشم طرف باشد و ديگري به اين شماره يگانه !ء
اونوقت آدم ها شايد باز يا بسته نمي كردند بيهوده آغوشِ پر ارزشِخودشون رو براي كسي
۲ نظر:
vaghan kash .......
می دانم که او این کد را می داند و می دانم ما نیز اگر می خواستیم می دانستیم...اما افسوس که ما دور شدیم و او فقط تماشایمان کرد...و من صحراها ، دشتها، بیابان ها، جنگل ها رو گشتم...نیافتم هم حجم این بی کرانگی و حال خیالی به آسمان دارم!وای بر من
ارسال یک نظر