- هوا سرد است یا گرم، تفاوت آن چنانی ندارد. اینجا اینقدر آغوش مردمانش گرم است که خود به خود بیرون از این آغوش سرد مینماید .
- گاهی فکر میکنم با خودمان که ایکاش میشد تا زد بالای کاغذ تک تک رویدادهای روزمرهمان راتا یادمان نرود یک روزی روزگاری برگردیم و تمامشان کنیم. از بس که ناقص مانده اند!
- این تو خود هستی که این چنین میفهمی مرا! و این فهمیدنت مشکلتر میکند فهم دیگران را برای من، آنها که زننده است صدایم در گوشهای تکراریشان.
- هیچ فکر نمیکردیم دلمان تنگ شود برای لحظههای دل خوشی زودگذر، برای گریههای با دلیل و بی دلیل شبانه با دوست قدیمی در غربت...برای درک کردنهای چپ و راست همدیگر... برای حمایتهای بیدریغ دوست از تو... هیچ فکر نمیکردیم غربت این چنین خاصیتی را هم داشته باشد. رفیق دلمان تنگ شده است برایت، تویی که حس میکنی تنهایی را، که تو خود تنهایی، تنها تر از من !
- نوشتنم میآید، هان؟! گفتیم که، این خاصیت این خاک آشناست، این سوزِ سرمای شب، این قفل کردن نگاه صدها آدم آشنا در چشمانت، و احساس این که میشناسی وجب به وجب این قدمهایت را... این نفسها باز گشتهاند انگار... و تو مینویسی!
- بوی کاغذ کتاب ایرانی یادتان میآید ؟ یک جورهایی دلم خنک شد تا دست کشیدم به انبوه کتابهای نخوانده، انگار فهمیدم که میشود زندگی کرد به امید خواندن این همه کتاب !
- همین! با این سرعت اینترنت زیادی هم نوشتم!
۴ نظر:
گاهی آن قدر حرف برای گفتن داریم که اگر دنیا هم تمام شود باز وقت کم میآوریم؛ ولی تا شروع به نوشتن میکنی ... نمیدانی از کجا باید شروع کرد !! وقتی چشمهایش میرود در فکرهامان... انگار که ذهن تهی میشود از هر چه حرف ... فقط میخواهی نگاهشان کنی ... خاطرات آشنا ...دنبال هزاران رد پا ... شاید نشانی از خودت!! که آیا هنوز هستی ؟!! یا چه قدر هستی ؟!؟
جایی خواندم،" سنجاقک ۲۴ ساعت عمر میکند. " فکر کن ... ۱ عمر ! ۲۴ ساعت !! با همه ی خوبی و بدی ...دوستی و دشمنی ... غم و شادی ... یادها و خاطرات ... اشکها و لبخندها و ... شاید عشق ... به نظر تو سنجاقکها هم عاشق میشن !؟
من هم جایی خواندم که زندگی سراسر حل مسئله است. خوب ما شاید پر پر 70 سال زمان داریم برای حل مسئله مان و سنجاقک تنها 24 ساعت! مهم این نیست که سنجاقک عاشق می شود یا نه. مهم اینه که سنجاقکم مسئله حل می کنه عین ما. گاهی آرزو میکنم ای کاش ما هم همون 24 ساعت رو زمان داشتیم تا مثل شب اخر امتحان مجبور شیم زودتر کاری رو که واسش قراره 60 سال فکر کنیم رو انجام بدیم! حالا میخواد هرچی باشه...مثلا عشق! بنظرت اگر 24 ساعت فقط زمان داشتیم واسه عاشقی بازم زندگیمون این بود؟ بنظر من که خیلی هیجان انگیز تر از این بود
کی میدونه !!؟ ۲۴ ساعت هم ۱ عمر... گاهی شاید بیشتر از ۱۰۰ سال....... گاهی حتی ۱ دقیقه هم به نظر ۱ قرن میاد ... شاید این ۲۴ ساعت هم از همون نوع باشه !! ولی ... برای ما باید هیجان انگیز باشه ... همه چیز، همه کار، تمام احساسات و آرزوها ... خاطرات عمر ۲۴ ساعته ... حل مساله در ۲۴ ساعت!!! عین ۱ امتحان
baraye ashegh shodan faghat yek lahze kafie.. chera ke sanjaghak natoone ashegh she.. mah ham mitoone.. sangam mitoone.. bad ham mitoone.. hame mitoonan ashegh bashan o az hayajane eshgheshoon ashegh tar shan be shartii ke divarii nabashe...
ارسال یک نظر