- گفت تو آدم خوبی هستی، هیچوقت توقعی نداشتی از کسی، هرچیزی رو که گرفتی از کسی، ممنونش شدی و اون رو لطف دونستی. گفت آدم خوبی هستم. اما من فکر میکنم این اختیاری نبوده هیچوقت. بیتوقعی یادگرفتنیه، اجباریه و هیچ امتیازی هم برای آدم بیتوقع نداره، عملاً هیچی.
- یه داستان معروفی داره آقای کالوینو از شهری که همه دزد هستند، شغل همه دزدیه و همه دارند با مسالمت و خوبی کنار هم زندگی میکنند. آخرشم که همه میدونیم، مرد درستکار مُرد از گشنگی ولی شهر درست نشد که نشد. همون، همون داستان.
- آدم باید قصههای کوچک داشته باشه توی زندگیش، داستانهای کوتاه که شاید نخواهند خیلی هم فلسفی و پرمعنا باشند، ولی هستند و باید باشند. داستانهای کوتاه زندگی هرکسی مثل علف میمونه به دهن بزی. قصهی هرکی منحصر بفرد خودشه.
- گودریِ خوب، گودریِ مرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر