۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

بي-كلام

و چه ساده‌اند آنان كه مي‌پندارند كه چون بهشتي هست اينجا ، ديگر جهنمي نيست . در چشم برهم‌زدني ، زندگي تنها تقلايي‌ست براي نفس كشيدن، زير خاك مدفون نشدن.
جهنمِ سوزان را اميد، تنها موسيقيِ بي‌كلامي‌ست از حنجره‌اي خاموش، صداي خفه‌سازي وجد‌آور از ‍‍ژرفاي سياه جهنم ِ عظيم . تا مگر روزنه‌اي يابي به بيرون از اين جعبه‌ی سربيِ سنگين... بي‌هيچ حرفي يا كلام.

۲ نظر:

hmmm... گفت...

سکوت کامل ترين نوع سرزنش است! (برنارد شاو)

angel گفت...

این جعبه سیاه سربی همین جاست همین جاست که ما تقلا می کنیم که راه گریزی بیابیم از این زندگی سرشار از خفقان...من تقلایی نخواهم کرد...من راهیم ... برای رفتن از جهنم و دیدار ناکجا آباد من سراپا شوقم..پس این دمم تقدیم آنهایی که این جهنم برایشان بهشت است...