۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه

شب‌های اردی-بهشتی

گاهی ناگزیری که فرو روی
در اعماقی که هیچ صدایی نیست
تا شاید نبینی
نشنوی
و به فکر فرو نروی


اما زندگی همیشه آ‌ن‌گونه نیست که در گلبرگ گل‌ها می‌دیدیم
گاهی زندگی
اردی-بهشتی غریب است
بهاری ناشناخته
که با هر تیک-تاک عقربه‌ی بزرگ ساعت دیواری
تورا به حقیقتی رهنمون می‌سازد
که به خاطرش خود را، آرزویت را
به سنگ پاره‌ای بستی
و پرتابش کردی در قعر دریا، اقیانوس


و تنها مونست شاید، تار موهای سفیدی‌ست
که هریک
رنگ باختن رؤیایی‌ست
پایان قصه‌ایست




۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

نشسته بر قطار نیمه شب

بدیش این بود که همه‌شان چیزی داشتند که آدم را متاثر می‌کرد. آدم نمی‌توانست راستی راستی از آن‌ها منزجر شود. انسانیت آدم را یاد آن مردکه آل کاپون می‌انداخت، که چون یک بلیت بی‌مقصد در دست داشت می‌خواست به همه قطارها سوار شود. با عجله از یک قطار به قطار دیگر می‌پرید تا از بلیطی که خریده بود هرچه بیشتر استفاده کند. عاقبت این چکیده انسانیت سر از شاشگاه ایستگاه راه آهن زوریخ درآورده بود و خیال می‌کرد در دانمارک است. بیچاره! چه بسا روزی هم مائو یا دوگل را در شاشگاه زوریخ پیدا کنند که با یک بلیط نصف قیمت بی‌مقصد در انتظار رسیدن فطار سریع السیر تازه‌ای هستند، که هنوز از خط خارج نشده باشد

خداحافظ گری کوپر/رومن گاری/ترجمه سروش حبیبی

۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

به شب‌ها و به روزها، برسان سلام مارا

بعضی خاطره‌ها زمان ندارند، مکان ندارند. می‌پیچند در روح زمان و با هر نسیمی، رؤیایی زنده می‌شوند، ایستاده در برابر تو. من و تو در بند این مکان نیستیم، من با تو جاری می‌شوم در واژگان خاطرات فرداها و تو می‌شوی شهزاده‌ی قصه‌های ناگفنته‌ی من در پیچ و خم افسانه‌ها

امروز که می‌نویسم-تا زنده بمانم شاید- سالی دیگر گذشته است از این قصه‌ها که روزگاری ناگفتنی‌ترین لالایی شب‌هایم بودند. می‌دانی، دیدنی‌هایی دیده‌ام که هرروز به خیال بودن این روزگار مصمم‌تر گشته‌ام. شنیدنی‌هایی که گوشم را پر کرده‌اند از ترانه‌های دروغ و فریب. من خود دروغ‌گوترین بازیگر داستان زندگیم هستم، دروغ‌گویی که دروغ‌های خودش را باور کرده است... من به خیال بودن این روزگار دل‌خوش کرده‌ام

بگذار کسی بگوید حواسش هست به همه آن‌هایی که باید باشد، من حواسم به خودم است و به تو، به سال‌هایی که گذشتند در جستجوی تصویری ثابت از خودم. تو اکنون ثابت‌ترین تصویر من از خودم هستی

بازهم دیر رسیدم
عیدتان مبارک